محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

دلنوشته آدینه: جادوگرفتنه وپیمان شکن درمرداب مورخه 1398/4/28

بنام خدایی که شکرگزاریش تسلی دلهاست

درآخرین آدینه ماه تیر،این دلنوشته ناننوشته تاکنون خویش راتقدیم میکنم به مرحوم پدرم ،شماهم باذکرفاتحه ای،بیادرفتگان ،ومرحوم پدرم،مرایادکنید،**درپیج دوست بزرگواری دراینستاگرام،که استادخط وانجمن خوشنویسان هستندشعری توجه ام راجلب کرد:مست شد،خواست که ساغرشکند،عهدشکست،فرق بین پیمانه وپیمان ،زکجاداندمست،این شعرمراازحبس دل رهانید،جسم آزادازقیدوبند،وروح راتسلیم ساخت،پروازوتفرج وخوش خبری رامهیاساخت،ازنومیسازم وبه زباله تاریخ انداختم ،مست پیمان شکن زشت خوی ،عقرب صفت کفتارمرام را،ازاین آدینه خواهم ساخت نه یکشنبه شبی،بلکه شبهای بیشتری،خوب شدم تاکه بخواندم شعری،صاحب شعرمراکاری نیست،الفت زلف بهم بافته چشم غزال ،خوشنویس پرتونگاه،بیدارم کرد،ورنه من طالب خواب وپس رفتن بودم،این همه خوبان داشتم زچه دنبال روبه صفتان زشت مژه کاشت بودم،من درره صرف طراوت وفدایی رفاقت،نفس نودارم،اویه بیچاره مرداب نشین ،ازنفس افتاده میل دروغ وخیانت دارد،اورفت زذهن ویادهمگان،تابرایش به گدایی ببرندکهنه اناری وبه سگ اندازن به دهانش،ماباغ گل ان ،وباغ انارم میل است،رحمت رفته هایی صلوات که همش خاطره داریم به ذهن،لعنت مابه انانکه ویرانه ساختن ذهن ما،ماهنوززنده ومایل به حیات ،درحیاط خانه صفایی داریم،که دراین محفل ماهرزه گان،جای جلوسی ندارندهرگز،امروزشروع خوبم راباهمه دلهای صاف وبی آرایش تقسیم میکنم،خوش وسرحال باشید*** محمدمهدی مخبری مورخه 1398/4/28

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد