محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

کپی ازبلاگ فا مخبری:mohamadmehdimokhberi.blogfa.com

بنام خدایی که هست

بچه که بودم دلم میخواست دفترچه خاطرات داشنه باشم،بزرگترکه شدم هم قصه مینوشتم وهم نمایشنامه وتازه خبرنگارافتخاری دختران وپسران هم دردبیرستان بودم،ولی دریغ ازنوشتن خاطراتم دردفترخاطرات،اماسالهای زیادیست وبلاگ مینویسم ودلنوشته هایم راکتاب هم کرده ام،ولی جای دفترخاطراتم همچنان درزندگی ام،خالی است،اینک ازشب تولدم هشتم تیرماه وروزتولدم نهم تیرماه،نگارش دردفترچه خاطراتم راشروع میکنم،حال که به سرازیری عمررسیده ام وهمه چیزراتجربه نموده ام ،این دفترچه خاطرات راازهشتم ونهم تیرماه تاروزی که زنده هستم ،مینویسم وبه یادگاربه سه پسرم ایمان واحسان وعلیرضا ،میسپارم،تادرشب تولدم وروزتولدم ،یک خاطره بیادمن ازآن بخوانند،البته خاطرات هم خوش وهم ناخوش خواهندبود،چون زندگی یکنواخت نبوده وروی یک پایه نمی چرخد*نام دفترچه خاطراتم نیزانتخاب نموده ام ،که دردلنوشته نهم تیربمناسبت روزتولدم هم دربلاگ فا وبلاگ اسکای ،خواهم نوشت** محمدمهدی مخبری مورخه 1398/4/5 ساعت 22:13***

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد