محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

کپی ازبلاگ فا مخبری:mohamadmehdimokhberi.blogfa.com

بنام خدایی که شکرگزاریش تسلی دلهاست

روزی بابت این ناراحت بودم که چراآدمیان بهم ناروزده وخیانت روامیدارند،ازدروغگویی هاخسته ودل شکسنه بودم،زندگی رابخودسخت گرفتم وتمام مدت به این خدعه ونیرنگ ،ودورنگی آدمها،فکرمیکردم،هیچگاه متصورنبودم که این سن وسال هم میتواندکلی خطاوجفاداشته باشد،ازاینروبسیاربرخودگران میگرفتم که چرا؟اماوقتی به سراغ دوستی درمشهدرفتم ،اوراهنمایی کردکه واگذارش بخداکن وبشین وببین خداچه میکند!! همینطورهم شد،وقتی به همه وخانواده ازخطاهای وی ودروغهایش میگفتم،هیچکس باورنداشت واوهم بازبادروغ وتزویر،آنهارانیزفریب میداد،وقتی واگذاربخدایش نمودم وکناری آرام نشستم،تاامروزمشاهده کردم دیگردروغهایش برای خانواده اش کارسازنبوده،وهرروزبدترازدیروزرسواترشده وتخلفات ودروغهایش فاش میگردد،خداراشاکرم که این واگذاری جواب داده وتازه ترازدیروزرسواترمیگردد،تازه قراراست خارج هم برود،تازه مانده که آبروی فامیلش درآن کشورراببرد،وازآنجاهم دیپورت گرددوزندگی نکبت باروبدبخت گونه اش گریبانش راگرفته وبه نیستی وامراض ناعلاج مبتلا شود،واین عاقبت واگذارکردن بخداست،بدانیدکه تظلم وخیانت ودروغ ،بی تقاص ومکافات عمل نخواهدماند**محمدمهدی مخبری ساعت 18:55 مورخه 1398/4/20****

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد