محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

خدایا دومین جمعه ماه رمضان ما را دریاب الهی آمین - اولین گزارش ازناعدالتی قوه قضاییه(1403/12/23)

بنام خدا
امروز دومین جمعه ماه  (سیزدهمین روز) رمضان 1403 شمسی  است، بسیار دلتنگ و دلسرد ازادامه زندگی نه بخاطر مشکلات عدیده جهانی و  تحریم ها، یا مشکلات گرانی و ناتراضی ارز و انرژی و نه بخاطراینکه جوانانم بی شغل و بیکار روز را به شب میرسانند، ناعدالتی  درقوه قضاییه عذابم میدهد ازاینکه راه های منتهی به ریاست قوه حرفها و گله ها و گزارشات مرا به وی انتقال نداده و نمیدهند ،ازبی اعتنایی ح ف ا قوه قضاییه به گزارشات و درخواستها و از بی اثر بودن آثار نظارتی  دادسرای انتظامی قضات و رییس دادگستری و دبیرخانه حقوق شهروندی دادگستری استان تهران بعد از تشکیل پرونده ها بعد از سالها، راستی چه باید کرد تا عدالت به این قوه برگردد و مردم درکمال سایه عدالت گستری به دادگستری ها والنهایه قوه قضاییه نگاهی معطوف داشته باشند و باخیالی آسوده مطالبات به حق خود را مطالبه نمایند و دغدغده پارتی بازی  و حرمت شکنی نداشته باشند، بخدا خسته شده ام ازاینکه دردها را درمانگر و امینی نیست ،یک مدعی نمیتواند احقاق حق کند چون افرادی هستند که با ارتباطات غیرمتعارف دردستگاه قضا براحتی حق را ناحق و ناحق را حق جلوه داده و میدهند، دیگر  زندانهای ما جای فقط محکومین واقعی  نیست بلکه بیشترآنها از نداشتن کانال و پارتی و نداشتن ارتباطات غیرمتعارف دردادسراها و دادگاهها محکوم  و حقشان پایمال میگردد، من تمام راههای ممکن را رفته ام  چون خود را سرباز و ا یثارگر این نظام  میدانم  و مطلقآ خوشحال نیستم که مخالفان  نظام  مسائل  و مشکلات ما را پیراهن عثمان نمایند و برسرمان بکوبند، اگر امروز این گله نامه را مینویسم برای آنها نیست بلکه میخواهم مسئولین قضایی را بیدار کنم  تا بدانند و آگاه باشند که خودی ها هم مورد ظلم و ناعدالتی  قرار گرفته اند، مطالب خود را بسیارمحدود و با  کد اعلام تا مورد بررسی قرار بگیرد، القصه :شکایتی کیفری از خانم م ق و شهود کاذبش بنامهای خانم ل خ،ف س ،وآقای ح س ، دردادسرای ناحیه سه تهران مطرح که به کذب بودن و ساختگی بودن شهادت آنها درشعبه 89 صدرتهران (درپرونده بایگانی 101057) رسیدگی کنند و به مجازات برسند، تا دیگر شاهد کاذب و دروغین جرئت این تخلف رانداشته باشند، پرونده بعد ازماه ها واطاله دادرسی بخواسته  و توان مشتکی عنه م ق، تحت شماره بایگانی  0300905 به شعبه 5 دادیاری که دادیارش دادیار اسبق شعبه 6 بوده (که باشاکی  پرونده و دادگاه کیفری 2 قدوسی در نقض پرونده همین مشتکی عنه و شاکی درگیری و طرف خانم م ق ، میباشد) ارجاع میگردد و جالب اینجاست که دادیار محترم بدون ملاحظه و ترس مجددا بعد از استماع شکایت شاکی و شهود و لایحه وکیل شاکی درمورخه 1403/12/8 ،بدون احضارمتهمین و طی چه علم قاضی دادیاری، درمورخه 1403/12/20 طی قرار نهایی منع تعقیب بشماره 140368390020532578 را صادر میکند، و امید اینکه احقاق حق شود و حداقل یکجا دست این خانم  م ق ،و شهود کاذبش رو شود را ناامید میکند، این دادیار محترم  شعبه 5 (شعبه 6 اسبق) دادسرای ناحیه 6 ، چرا و با چه قدرتی  اینکار را نموده  و حقی  را نادیده میگیرد؟؟؟؟!!!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد