محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

محمدمهدی مخبری

دلنوشته وخاطرات وقصه های اجتماعی

عیدانه ششم:فقرمادی ومعنوی

بنام خدایی که شکرگزاریش تسلی دلهاست

خیلی اوقات تنهاکه میشوم به مسائل گذشته درطول روزتلنگرفکری میزنم،تاامورخوب وبدم رادریک روزموردنقدوبررسی قراردهم،بیشتروقت هادرفیدبک اتفاقات متوجه میشوم که نکته ها و نقطه های مشترکی وجودداردکه همواره ازآن نواحی موردآسیب روحی واحساسی قرارگرفته ام،هرچندباری که بازباخودقرارمیگذارم که ازانجام آنهاممانعت ورزم ،درآخرهمچنان درجهل ونادانی آنهاراانجام دادهام،می پرسیداین کارهای منع شده تکراری که انجام میدهم کدامین هاهستند؟!!اولی اعتمادکردن فوری به حرفهاواظهارات افرادکه نامش ساده لوحی است،دومی درمقابل عجزوناله واشگ دیگران ضعیف بوده وتحت تأثیرقرامیگیرم، که نامش هالویی است،به هیچکس سوءذن ندارم وهمه راخوب می بینم،که نامش خوب باوری وزودباوری است،درمقابل درخواست معنوی ومالی کسی توان گفتن نه وندارم ونمیتوانم رانداشته،که نامش احمقی است،گول افرادآشناوغریبه رامی خورم،که نامش ساده لوحی است،سیاست ندارم وهرچه هست راتعریف میکنم، که نامش بی سیاستی ودهن لقی است،حالا باخودتکرارمیکنم من فقیرمعنوی ومادی هستم یاآنانی که سرم راکلاه میگذارند،باهمین افکاراست که اکثرشب هانمیخوابم وتاصبح بیدارم وذهن وفکرم درگیراستف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد